در این مقاله مجله آگاپه به پرسش کارآفرینی اجتماعی چیست پاسخ میدهیم و رابرت ردفورد و محمد یونس را به عنوان کارآفرین اجتماعی معرفی میکنیم.
در پاسخ به پرسش کارآفرینی اجتماعی چیست ، از مفهوم عام کارآفرینی نیز صحبت به میان میآید.
در واقع مرز بین کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی چندان پر رنگ نیست و شاید تفاوت آنها در چند بخش جزیی باشد.
در این مقاله اختصاصی از مجله آگاپه ضمن پاسخ به پرسش کارآفرینی اجتماعی چیست؟ ارتباط این مفهوم با موسسه های خیریه ، سازمان های مردم نهاد و کار داوطلبانه را بررسی میکنیم.
در ادامه با مجله آگاپه همراه باشید.
کارآفرینی به معنی ساخت یک کسب و کار است؛ یک شرکت یا یک سازمان یا در شکل امروزیتر آن یک استارتآپ.
این کسب و کار باید تدریجا بزرگ شود و به سودآوری برسد.
بنابراین قبل از اینکه بدانیم کارآفرینی اجتماعی چیست ، باید بگوییم کارآفرینی فعالیتی است که در طی آن کسب و کاری با هدف سودآوری، ایجاد تغییر در جهان و استقلال شغلی به وجود میآید.
کارآفرین شخصی است که ضمن ایدهپردازی اولیه این کسب و کار، چالشهای آن را نیز مدیریت میکند تا به جایگاه نسبتا مطلوبی برسد.
اما کارآفرینی اجتماعی چیست
کارآفرینی اجتماعی هم یک جور ساختن کسب و کار است.
این کسب و کار ممکن است نام استارتآپ را داشته باشد، شاید هم در قالب یک خیریه یا سازمان مردم نهاد کار کند.
هدف کارآفرینی اجتماعی سودآوری به معنای مطلق اقتصادی نیست.
اگر از متخصصان این حوزه بپرسید کارآفرینی اجتماعی چیست احتمالا تعریفهای متعددی به شما میدهند.
مثلا یکی ممکن است به میزان بیشتر کار داوطلبانه در کارآفرینی اجتماعی اشاره کند.
دیگری از ایجاد تغییر در رفتار گروههای جامعه صحبت کند و بعضی هم از ارزشهای ماندگار معنوی به عنوان هدف کارآفرینی اجتماعی یاد کنند.
با این همه میتوان با تعریف سه وظیفه کارآفرین اجتماعی میتوان گفت که کارآفرینی اجتماعی چیست و چه تفاوتی با کارآفرینی دارد.
کارآفرین اجتماعی کیست؟
اولین کاری که کارآفرین های اجتماعی انجام میدهند، تشخیص یک موازنه ناعادلانه است.
مثلا حاشیه نشینی ظاهرا یک موازنه است، آنهایی که درآمد کمتری دارند، در حاشیه شهر زندگی میکنند.
اما حاشیه نشینی در حقیقت معضلاتی به وجود میآورد که از جنس طرد شدن، فقر، عدم دسترسی به امکانات و … است.
حاشیه نشینها توانایی بر هم زدن این به اصطلاح موازنه را ندارند.
دومین کاری که کارآفرین های اجتماعی انجام میدهند، دیدن فرصتها در همین موازنه نابرابر است.
این فرصتی است که به آنها نشان میدهد میتوانند یک ارزش اجتماعی را با استفاده از خلاقیت، شجاعت و شهامت به حاشیه نشین ها عرضه کنند.
آخرین کاری که کارآفرین اجتماعی انجام میدهد ایجاد یک موازنه جدید است.
در این مثال ساختن استارتآپی که بتواند با حاشیه نشینی و معضلات آن مقابله کند، همان موازنه جدید است.
هدف نهایی این کسب و کار که میتواند پاسخ به پرسش کارآفرینی اجتماعی چیست باشد، تضمین یک آینده بهتر برای حاشیه نشین ها و کلیت جامعه است.
در ادامه با معرفی چند استارتآپ اجتماعی که موازنهها را به هم زدهاند، مفهوم کارآفرینی اجتماعی را بیشتر توضیح میدهیم.
از محمد یونس تا رابرت ردفورد ؛ استارتآپ اجتماعی
محمد یونس از جمله کارآفرینهایی است که با کار داوطلبانه و عاشقانه، به خوبی نشان داده کارآفرینی اجتماعی چیست.
یونس؛ بنیانگذار گرامین بانک (Grameen bank) است. جمعیت فقیر بنگلادش با این بانک خیلی آسانتر وام میگیرند.
موازنه نابرابری که تا قبل از یونس در سیستم اقتصادی بنگلادش وجود داشته و البته هنوز اقتصاد این کشور را ضعیف نگه میدارد، عدم توانایی برای سپردهگذاری و دریافت اعتبار مالی است.
در بانک گرامین به هر فرد ۲۷ دلار وام داده میشود.
دریافت کنندگان این وامهای کوچک که بیشتر زنان بودهاند، در موعد مقرر اقساط خود را تسویه کردهاند.
آنها با استفاده از همین مبالغ کوچک کارهای بزرگی انجام دادهاند.
مثلا چرخ خیاطی خریدهاند، کسب درآمد کردهاند، غذای خودشان و خانواده را تأمین کردهاند و توانستهاند از فقر نجات پیدا کنند.
بانک گرامین در حال حاضر بیشتر از هزاران شعبه در بنگلادش دارد. این بانک توانسته نقش مهمی در اقتصاد این کشور بازی کند.
رابرت ردفورد یکی دیگر از کارآفرین های اجتماعی و البته بازیگران سینما است، ایده ردفورد چه بوده است؟
این بازیگر قدیمی هالیوود خیلی زود متوجه موازنه ناعادلانه هالیوود شد.
در این شرایط ، او با فیلمهایی که صرفا برای گیشه ساخته میشد و با استودیوهای متمرکز فیلمسازی به مخالف برخاست.
ردفورد در سالهای بعدی با تمرکز بیشتر بر روی کارآفرینی اجتماعی ، سازمان مردم نهاد ساندنس را تأسیس کرد.
او در این سازمان از تلاشهای سینماگران جوان و مستقل حمایت میکرد، در ادامه هم جشنواره ساندنس را برای نمایش فیلمها پایهگذاری کرد.
در هر دو نمونه شاهد این هستیم که کارآفرینی اجتماعی توانسته از یک ایده اولیه به تولید محصول منجر شود.
این محصولات هم توانستهاند موازنههای اجتماعی را به هم بزنند.
جمعبندی
ایدههای جدید میتوانند یک مسیر مشابه را تا تبدیل شدن به محصول طی کنند.
محصولاتی که حاصل کارآفرینی هستند، ممکن است برای مدیران و کارآفرینان سودآوری داشته باشند، شاید هم میزان این سود کمتر باشد.
از سوی دیگر محصولاتی که حاصل کارآفرینی اجتماعی هستند بیشتر با هدف ایجاد تغییر و تحول در اجتماع شکل گرفتهاند.
یک کارآفرین اجتماعی، تلاش میکند تا موازنه ناعادلانهای را تغییر دهد.
در چند دهه اخیر، افرادی همچون محمد یونس، رابرت ردفورد و بسیاری دیگر از کارآفرینان وارد این عرصه شدهاند و پاسخهای مختلفی به پرسش کارآفرینی اجتماعی چیست دادهاند.
پاسخ به پرسشهای شما درباره کارآفرینی اجتماعی
در واقع مرز پر رنگی میان این مفاهیم وجود ندارد با این حال اگر کارآفرین ها و استارتآپها بتوانند با محصولات یا خدماتی که عرضه میکنند، تغییری در ساختارهای نابرابر جوامع ایجاد کنند، آنها هم به کارآفرین اجتماعی و استارتآپ اجتماعی تبدیل میشوند.
ردفورد با مشاهده وضعیت ناعادلانه ساخت فیلم در هالیوود، تأمین مالی فیلمها به صورت سلیقهای و افزایش هزینههای فیلمسازی، یک سازمان مردم نهاد (سمن) با نام ساندنس تأسیس کرد. او به فیلمسازان جوان کمکهای مالی و آموزشی داد تا فیلمهای مستقل بسازند و بعد این فیلمها را در جشنواره ساندنس به نمایش گذاشت.
نظرات