معرفی کارآفرینان اجتماعی

خلاصه کتاب اقتصاد فقیر از بلینکیست

0
کتاب اقتصاد فقیر

خلاصه کتاب اقتصاد فقیر از بلینکیست

کتاب اقتصاد فقیر نوشته‌ی آبهیجیت بنرجی و استر دوفلو است که در سال ۲۰۱۹ برنده جایزه نوبل اقتصاد شده‌اند، این موضوع بهانه‌ای برای تجدید چاپ و بازخوانی این کتاب، به‌عنوان یکی از متون متمایز علمی در قرن ۲۱ میلادی شده است.

هدف از این کتاب این است که بدانیم مسئله فقر جهانی چطور حل می‌شود.

سایت مشهور بلینکیست blinkist خلاصه کتاب اقتصاد فقیر را برای علاقه ‌مندان فراهم کرده است،
خلاصه‌ای که نویسندگان کتاب هم آن را ویرایش و تایید کرده‌اند که در زیر به ارائه این خلاصه می‌پردازیم.

آدم‌های بزرگ و تاثیرگذاری با مشکل فقر در جهان جنگیده‌اند. از سیاست ‌مداران و اقتصاددان‌ها گرفته تا خوانندگان و ستاره‌های هالیوود.
اما همان ‌طور که همه می‌دانیم، مشکل فقر همچنان وجود دارد و کتاب اقتصاد فقیر می‌خواهد بپرسد که چرا با وجود این حجم از تلاش، تا امروز کسی نتوانسته واقعا به فقرا کمک کند؟

خلاصه کتاب اقتصاد فقیر از بلینکیست

نویسندگان توضیح می‌دهند که ما داریم به مسئله فقر به شکل نادرستی نگاه می‌کنیم.

ما بیشتر وقت خود را صرف نظریه‌های کلی در مورد فقر می‌کنیم و تصویر کلی فقر را به طور کامل نادیده می‌گیریم.

بجای این کار ما باید پیچیدگی‌های زندگی آن‌ها را بررسی کنیم تا بفهمیم چه کمک‌هایی مؤثر و چه اقداماتی بی‌تأثیر است.

برای این منظور ابتدا باید بفهمیم که چرا فقرا اغلب با تصمیم‌هایی نادرست به خودشان آسیب می‌زنند؟ و ما چگونه می‌توانیم کمک کنیم که تصمیم‌های بهتری بگیرند؟

فقر به‌عنوان یک مسئله جهانی

اگر به مسئله فقر از این زاویه نگاه کنیم، اقتصاد فقیر به ما نشان می‌دهد که چطور می‌توانیم برای سوالاتی گیج‌کننده به دنبال جوال بگردیم، چرا فقرا از مصرف داروهایی که به‌سلامت آن‌ها کمک می‌کند پرهیز می‌کنند؟

چرا زنان فقیر بیشتر از زنان ثروتمند بچه‌دار می‌شوند؟

و چرا فقرا منابع محدود مالی خود را برای خرید غذاهایی بدون ارزش غذایی هزینه می‌کنند و سعی نمی‌کنند با حداقل هزینه، بیشترین ارزش غذایی را دریافت کنند؟

بیشتر اقتصاددانان به دنبال راه‌حل‌هایی عمومی برای فقر جهانی هستند اما معمولا با مسئله فقر به شکلی کارآمد دست‌وپنجه نرم نمی‌کنند.

یک حقیقت ناگوار وجود دارد. فقر سالانه میلیون‌ها نفر را به کشتن می‌دهد و حقیقت تلخ‌تر این‌که ما هنوز برای این مشکل راه‌حلی نداریم.

پیچیدگی‌های فقر

تا این زمان، پیچیدگی اقتصادی مردم فقیر چندان مورد توجه نبوده است.
شاید چون بیشتر فقرا با هزینه‌های خیلی کم زندگی را سپری می‌کنند اقتصاددانان فکر می‌کنند که فقرا با تصمیم‌های اقتصادی پیچیده‌ای روبرو نمی‌شوند.
اما این حرف درست نیست،مردم فقیر مجبورند در مسائل اقتصادی بی‌اندازه عقلایی عمل کنند.
به خاطر فقدان منابع سرمایه‌ای و شرایط زندگی بد، آن‌ها مجبور می‌شوند خیلی بیشتر از مردم عادی با مسائل اقتصادی روبرو شوند.

پیوند فقر و گرسنگی

چیزی که فقر را وخیم می‌کند، گرسنگی نیست، غذای غیرمغذی است. بیشتر ما فکر می‌کنیم فقر و گرسنگی همواره همراه هم هستند، درحالی‌که ارتباط فقر و گرسنگی آن‌قدرها که فکر می‌کنیم واضح نیستند.

یک نگاه مرسوم بین اقتصاددانان و سیاستمداران این است که گرسنگی از دلایل اصلی برای بقای فقر است. این نظریه خیلی منطقی به نظر می‌رسد. کسی که گرسنه باشد نمی‌تواند خوب کار کند. کسی که خوب کار نکند، گرسنه می‌ماند.

اما این دیدگاه اشتباه است. با این‌که امروز آدم‌های زیادی از گرسنگی رنج می‌برند، نمی‌شود گرسنگی را به‌عنوان عامل عمومی فقر در دنیای معاصر دانست.

اطلاعات به‌دست‌آمده از ۱۸ کشور نشان می‌دهد که مردم فقیر برای کسب کالری مورد نیاز خود مجبور نیستند تمام پول خود را خرج کنند. این یعنی فقرا در صورت نیاز قادر هستند پول بیشتری برای غذا خرج کنند.چیزی که فقر را وخیم می‌کند، گرسنگی نیست، غذای غیرمغذی است.حتی اگر پول بیشتری برای غذا در اختیار آن‌ها گذاشته شود، آن‌ها بیشتر ممکن است غذاهایی گران‌تر و خوشمزه‌تر بخرند و سعی نکنند دریافت کالری خود را ماکزیمم کنند.

مشکل اصلی کمیت غذایی نیست که فقرا در اختیار دارند. اگر آن‌ها غذای باکیفیت‌تری در اختیار داشتند قادر بودند که سلامتی و بهره‌وری خود را بهبود دهند. بیشتر فقرا به‌خصوص بچه‌ها غذای باکیفیت دریافت نمی‌کنند یعنی در اختیار نداشتن ریزمغذی‌هایی مثل آهن و ید. این‌سو تغذیه بر رشد کودک و زندگی اقتصادی بزرگ‌سالان تأثیرات مهمی می‌گذارد. در واقع یک مطالعه در اندونزی نشان می‌دهد که مردها و زنان که برای دو ماه مکمل آهن دریافت کردند، توانستند بیشتر و بهتر کار کنند و پول بیشتری به دست بیاورند.

ازآنجایی‌که فقرا از اهمیت تغذیه سالم بی‌خبر هستند، خوب است که مؤسسات و دولت‌ها برای تهیه غذاهای مغذی‌تر، مکمل‌های غذایی و خوراکی‌های غنی‌شده وارد عمل شوند.این باور که فقرا به غذاهایی ارزان‌تر نیاز دارند باید کنار گذاشته شود. بلکه ما باید تمرکز خود را بر تهیه غذاهایی بگذاریم که کیفیت بالا و طعم خوب و لذت‌بخش دارند.

نظام سلامت و مسئله فقر خلاصه کتاب اقتصاد فقیر

داشتن یک نظام بهداشت و درمانی فعال برای ارتقای سلامتی در جهان فقرا حیاتی است.سالم ماندن برای فقرا اهمیت زیادی دارد. تنها یک فرد بیمار در خانه، تهدیدی جدی برای اقتصاد تمام خانواده است. چرا که بیماری و ازکارافتادگی یکی از اعضای خانواده می‌تواند درآمد خانوار را به شکل چشمگیری کاهش دهد و از سوی دیگر باعث ایجاد هزینه‌های اضافی شود.

برای کمک به ارتقای سطح سلامتی در کشورها فقیر، به این سه عامل نیاز داریم:

  • دسترسی به شرایط پزشکی بهتر: درحالی‌که بسیاری از کشورهای درحال‌توسعه یک نظام عمومی سلامت دارند، فقرا به‌ندرت از این امکانات بهره می‌برند و دلیل این موضوع این است که این نظام‌ها مفید نیستند.

لازم است که دولت‌ها، نظام سلامت عمومی بهتری داشته باشند که افراد فقیر به خدمات درمانی مؤثرتری دسترسی داشته باشند.

  • آموزش عمومی برای مسائل بهداشتی: حتی اگر یک سیستم بهداشتی کارآمد در دسترس باشد، ممکن است مردم از آن استفاده نکنند دلیل این موضوع می‌تواند باورهای فرهنگی یا نداشتن اطلاعات کافی باشد.

اگر بهتر بفهمیم که چه چیزی باعث می‌شود که مردم از خدمات درمانی استفاده نکنند، بهتر می‌توانیم رفتار آن‌ها را اصلاح کنیم.

تحصیلات، عاملی کلیدی برای مشکل فقر

کشورهای درحال‌توسعه به مدارسی بهتر نیاز دارند که روی تحصیل تمام کودکان تمرکز داشته باشد. چرا که تحصیلات یک عامل کلیدی برای مبارزه با فقر است.
در سال‌های اخیر کشورهای درحال‌توسعه زیادی برای کودکان خود امکانات آموزشی فراهم کرده‌اند.
اما مشکل اینجا است که این کشورها بجای این‌که اطمینان حاصل کنند که کودکان به مدرسه می‌روند، باید مطمئن شوند که آن‌ها در مدرسه، واقعا چه چیزهایی یاد می‌گیرند.
بله، این پیشرفت بزرگی است که دولت برای تمام کودکان تحصیلات ابتدایی را فراهم کند.

تاثیر والدین فقیر بر آینده کودکانشان 

باید مواظب بود که فرض‌های اقتصادی والدین مانع تحصیل کودکان نباشد.
نتیجه نظرسنجی در کشورهای درحال‌توسعه نشان می‌دهد که والدین باور دارند که بهتر است تمام پول خود را برای تحصیل باهوش‌ترین بچه خرج کنند تا این‌که بخواهند آن را به‌صورت مساوی بین بچه‌های خود خرج کنند.
محاسبات آن‌ها اشتباه است. والدین باید بدانند که اگر تمام بچه‌هایشان تحصیلات پایه‌ای را دریافت کنند، بهتراز این است که تنها یک فرزند کاملا تحصیل‌کرده داشته باشند.
اگر قصد داریم به شکلی کارآمد با فقر مبارزه کنیم، اطمینان از این‌که بچه‌های بیشتری تحصیل کنند، چالشی پیچیده اما حیاتی برای توسعه اجتماعی است.

مسئله کنترل جمعیت در جوامع فقیر

کلید کنترل جمعیت، ارائه خدمات مناسب اجتماعی به فقرا و توانمندسازی زنان است.به دلیل ارتباط قوی بین رشد جمعیت و فقر، کشورهای زیادی تلاش می‌کنند که رشد جمعیت را کنترل کنند. همان‌طور که می‌توانید تصور کنید، مبارزه با رشد جمعیت مسئله‌ای بسیار پیچیده است.
تا زمانی که یک سیستم کارآمد امنیت اجتماعی یا انگیزه‌های قوی برای پس‌انداز وجود نداشته باشد، داشتن فرزندان زیاد برای افراد فقیر یک انتخاب عقلایی به نظر می‌رسد.
چرا که افراد کهنسال امید دارند که اعضای خانواده‌شان از آن‌ها نگه‌داری کنند. برای همین، هر اندازه که بچه‌های بیشتری داشته باشند، احساس امنیت بیشتری برای دوران کهن‌سالی و بیماری خواهند داشت. در واقع بیشتر مردم در کشورهای درحال‌توسعه از سوی فرزندان حمایت مالی می‌شوند و یا همراه آن‌ها زندگی می‌کنند.

نظام بانکی حامی فقرا 

نوآوری‌های مالی مثل اعتبارات خرد یا  micro credit، زندگی فقرا را بهتر می‌کند، اما چنین روش‌هایی را نمی‌شود به‌عنوان یک راه‌حل بلندمدت برای مبارزه با فقر دانست.

یک ابزار بسیار مرسوم و بحث‌برانگیز برای کمک به فقرا، اعتبار خرد است. اعتبار خرد برای حمایت از فقرا و کسب‌وکارهایشان در کشورهای درحال‌توسعه مفید است.

بدون چنین ابزاری، بانک‌ها تمایل زیادی ندارند که به افراد اعتبارهای بسیار اندک با بهره کم بدهند. به‌خصوص که برای مبالغ بسیار کم، ریسک پس ندادن وام بسیار زیاد می‌شود. برای پوشش این ریسک، بهره بانکی برای وام‌های خیلی کوچک، خیلی زیادی می‌شود.

معرفی اعتبارات خرد در کشورهای درحال‌توسعه، گزینه‌های جدیدی را پیش روی فقرا قرار می‌دهد مؤسسات مالی ویژه‌ای هستند که مبالغ بسیار کمی را به مردم فقیر قرض می‌دهند تا بتوانند به کمک آن روی یک کسب‌وکار کوچک سرمایه‌گذاری کنند.
مثلا شاید با این پول یک دکه اجاره کنند، وانت بخرند یا پول کافی برای خرید یک بیل و فرغون را فراهم کنند که به بهره‌وری بیشتر آن‌ها کمک کند.

اعتبارات خرد واقعا اثرگذار است، مطالعات نشان می‌دهد خانواده‌هایی که این اعتبار را دریافت کرده‌اند، شانس بیشتری برای سرمایه‌گذاریدر کسب و کار شخصی دارند و  می‌توانند آینده اقتصادی بهتری داشته باشند.

مشکل اعتبارات خرد برای مبارزه با فقر 

بااین‌وجود تاثیر این اعتبار کوتاه‌مدت است و در واقع بیشتر کسب‌وکارهای کوچکی که با اعتبار خرد افتتاح می‌شوند، نمی‌توانند در بلندمدت دوام داشته باشند.

این اتفاق به دو دلیل رخ می‌دهد:
  1. اعتبارات خرد راه خوبی برای شروع یک کسب‌وکار است، اما کسب‌وکار برای تداوم و رشد به سرمایه‌گذاری بیشتری نیاز دارد. بااین‌وجود وامی که کمی بیشتر از این اعتبار باشد، از حمایت دولتی خارج می‌شود و بهره زیادی دارد. مؤسسه‌ای نیست که به افراد فقیر وامی کوچک (اما بزرگ‌تر از سقف این اعتبار) بدهد که بهره معقول داشته باشد؛ بنابراین ابزارهای مالی کارآمدتری برای رفع این مشکل در کسب‌وکارهای فقرا مورد نیاز است.
  2. کسب‌وکارهای کوچک زیادی هستند که تنها به این دلیل راه افتاده‌اند که فرد گزینه دیگری در اختیار نداشته، و هیچ تقاضای واقعی‌ای برای این محصول در بازار نیست.چنین کسب‌وکاری که با پشتوانه اعتبار خرد راه‌اندازی شده و نه به دلیل وجود تقاضا، به‌احتمال زیاد دوامی نخواهد داشت. برای مثال یک خیابان، واقعا به تعداد زیادی سوپرمارکت نیاز ندارد. اما احتمالا کسی که سوپرمارکت را انتخاب کرده گزینه دیگری سراغ نداشته است. می‌بینیم که مشاغل خوب و امن در مقایسه با خوداشتغالی، گزینه‌های بهتری برای مبارزه با فقر هستند.
بیمه برای فقرا 
ابزارهای مالی درست می‌تواند به مردم فقیر کمک کند و باعث رشد اقتصادی شود. اما این ابزارها نباید باعث این شود که پیچیدگی فقر نادیده گرفته شود. بیمه در مقابل حوادث ناگوار ابزاری مناسب برای مقابله با فقر است. به همین دلیل دولت‌ها باید برای پوشش بیمه‌ای هرچه بیشتر فقرا تلاش کنند.

فقیر بودن اتفاق مبارکی نیست، بااین‌حال فقرایی که در کشورهای ثروتمند به دنیا می‌آیند خوش‌شانس‌تر هستند، چرا که آن‌ها در مقابل ریسک‌های زیادی بیمه می‌شوند.
مثلا ریسک از دست‌دادن شغل یا بیماری. به همین ترتیب اگر انتخاب‌های ارزانی برای بیمه در کشورهای درحال‌توسعه فراهم بود، نگرانی‌های مردم فقیر کاهش پیدا می‌کرد.

فقرا به خدمات رایگان بهداشتی و درمانی اعتماد ندارند، چون این خدمات قابل‌اعتماد به نظر نمی‌رسند.برای مثال فقرا مجبورند با ناامنی‌های زیادی در طول زندگی خود دست‌وپنجه نرم کنند. زندگی آن‌ها به دهقانی وابسته است و خیلی از آب‌وهوا و نوسان‌های قیمت تأثیر می‌گیرند.

یا شاید تعداد زیادی شغل را با هم پیش ببرند و اگر یکی از آن‌ها را از دست بدهند، با مشکل جدی مواجه شوند.

در مواردی که فقرا امکان دستیابی به یک بیمه خوب را داشته باشند،
دولت باید هم برای فقرا و هم برای شرکت‌های بیمه انگیزه ایجاد کند.

قطعا نمی‌شود تمام ریسک‌هایی که مردم فقیر با آن مواجه هستند را پوشش داد. ولی ریسک‌هایی مثل محصول نامرغوب یا شرایط نامساعد آب‌وهوایی وجود دارند که قابل پوشش هستند. اما فقرا به‌ندرت به فکر استفاده از بیمه‌هایی می‌افتند که شرکت‌های خصوصی بیمه ارائه می‌دهند. فقرا معمولا به بیمه بدبین هستند و مثل بیشتر مردم معمولا نگاه بلندمدت ندارند.بنابراین فقرا به انگیزه‌های روشنی نیاز دارند تا خود را بیمه کنند. برای همین دولت باید مداخله کند و انگیزه‌های آن‌ها را بالا ببرد.هنگامی ‌که فقرا ببیند سیستم بیمه برای آن‌ها مفید است، کم‌کم یارانه می‌تواند کنار برود و بازار آزاد جایگزین شود.

نهادهای محلی در مقابل تغییرات بنیادی  اقتصاد فقیر

یک مبارزه موفق با فقر به فعالیت‌های کوچک و محلی برای ایجاد اصلاحات نهادی نیاز دارد.

تا اینجا مشخص شد که این پرسش که چطور به فقر پایان دهیم، جواب روشنی ندارد و متخصصان
زیادی هستند که فکر می‌کنند باید کار را از تغییراتی بنیادی در ساختار نهادی جامعه شروع کرد.

اقتصاددانان و دانشمندان علوم سیاسی زیادی هستند که باور دارند با وجود یک رژیم سیاسی ناپایدار
نمی‌شود با فقر مبارزه کرد. برای این دانشمندان، فساد مشکل بزرگی است.

به‌خصوص که در بیشتر موارد مسئولین فاسد، بودجه تخصیص داده شده برای مبارزه با فقر را می‌دزدند؛ بنابراین این متخصص‌ها به دنبال پاسخ به این سوال هستند که چگونه می‌شود به تغییرات نهادی بزرگ در این کشورها دست یافت.

برای مثال آن‌ها باور دارند که با روی کار آمدن یک نظام سیاسی دموکراتیک، مبارزه با فقر ساده‌تر خواهد شد. حتما لازم نیست که برای مقابله با فقر منتظر تغییراتی بزرگ در نظام قدرت بمانیم.

حتی اگر تغییرات بنیادی در ساختار قدرت تاثیر زیادی در مبارزه با فقر داشته باشد، نباید فراموش کنیم که برای بهبودهای محلی، هنوز فرصت‌هایی وجود دارد چرا که کارهایی کوچک و محلی می‌تواند برای جبران کاستی‌های دولتی مثل فساد بی‌اندازه مفید باشد.

حتما لازم نیست که برای مقابله با فقر منتظر تغییراتی بزرگ در نظام قدرت بمانیم.

مثال‌های زیادی وجود دارد که فعالیت‌های محلی توانسته‌اند به بهبود شرایط سیاسی و درنهایت کاهش فقر منجر شوند.

برای امتیاز به این نوشته کلیک کنید!
[کل: ۰ میانگین: ۰]

مجموعه socialinnovationacademy ( آکادمی نوآوری‌های اجتماعی)

مقاله قبلی

به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

مقاله بعدی

شما همچنین ممکن است دوست داشته باشید

نظرات

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.