اکوسیستم احسان و نیکوکاری در آلمان از بخشهای مختلفی تشکیل شده که همه آنها در ارتباط با همدیگر نیروی پیشران کار اجتماعی در فضای احسان و نیکوکاری آلمان هستند.
آشنایی با تجارب سایر کشورها در حوزه انجام احسان و نیکوکاری میتواند به دیدگاههای جدیدی در این حوزه منجر شود. با توجه به سهم قابلتوجه کشورهای صنعتی در امور خیریه در سالهای اخیر، مطالعه سازوکارهای حاکم بر امور خیریه در این کشورها میتواند برای عملکرد بهتر فعالان اجتماعی در کشور راهگشا باشد. در همین راستا، احسان و نیکوکاری در کشور آلمان در این مطالعه بررسی میشود.
در حوزه کشورهای آلمانیزبان، «وقف» به معنای اختصاص دادن داوطلبانه اموال و داراییهای شخصی، اغلب باهدف صرف عواید آنها در اقدامات اجتماعی و خیریه، از طرف واقف است. برای اداره اموال وقفی، شخص واقف یا فردی که از سوی او وکالت تامالاختیار داشته باشد نهادی مستقل تحت عنوان بنیاد ایجاد میکند که این نهاد به موقوفه نیز موسوم است.
کشور آلمان نظام مالی ویژهای دارد که با اصل فکر وقف و شکل آن شباهت نزدیکی دارد، بدین ترتیب که مالک، مال خودش را برای مدت معینی و یا تا انقراض نسل خانوادهای به یک خانواده اختصاص میدهد.
گاهی تمام افراد خانواده در نظر گرفته میشوند و گاهی بعضی از آنان و گاهی در درجه اول پسران و در درجه دوم دختران منظور میشوند. آلمانیها در بیان ترتیب طبقات مستحقان روشهای مختلفی دارند و بهطورکلی، اصل در وقف این است که فروخته و بخشیده نمیشود و هم چنین به ورثه منتقل نمیشود و مستحق موقوف علیه بهرهای جز از درآمد آن ندارد و انتقال این حق به ورثه منتفع، جدا از مقررات ارث، احکام ویژهای دارد.
حقوقدانان آلمانی پذیرفتهاند که برای ایجاد یک موسسه مفید اجتماعی هیچ ضرورتی ندارد که دارایی موسس به شخص تملیک شود؛ اموال وقف شده دارایی یک شرکت تلقی نمیشود، بلکه خود موسسهای است مستقل، بدون اینکه شخصی مالک آن باشد.
بدین ترتیب، مفهوم وقف در حقوق آلمان و ایران بسیار به هم نزدیک است؛ چرا که در هر دو، تکیه بر اصالت اموال است و این اموال به هیچ شخصی تعلق ندارد. اما تفاوت در این است که در حقوق ایران عین مال موقوف «حبس» میشود و متولی نمیتواند آن را به دیگری منتقل کند، ولی در حقوق آلمان مجموعه اموالی که به وقف اختصاص داده شده، خود یک «دارایی» با تمام مختصات نظری آن است؛ یعنی مفهومی است کلی و مستقل از اجزاء آن. همین فرض باعث میشود که موسسه وقف، زندگی حقوقی متحرک پیدا کند و امکان گسترش داشته باشد.
باوجود این، در مقابل این امتیاز وجود شخصیت حقوقی برای وقف در آلمان نیز موکول به اذن دولت است، درحالیکه در حقوق ایران چنین قیدی وجود ندارد و همینکه مالی از جانب مالک آن، وقف و به موقوف علیهم داده شد، خود موسسهای مستقل است؛ اما چون در وقف بر غیر محصور و مصالح عمومی (وقف عام) ، حاکم باید وقف را بپذیرد، نظارت مقامهای عمومی نیز درباره فایده ایجاد موقوفاتی که به سود جامعه تاسیس میشود معمول خواهد شد.
عملیات وقف در اکوسیستم احسان و نیکوکاری در آلمان
وقف مادامالعمر، باید بهصورت کتبی باشد. همچنین لازم است اظهارنامه بنیانگذار شامل دارایی وقف شده و هدف موقوفه باشد. معامله وقف باید دارای منشوری شامل موارد زیر باشد: نام بنیاد، جایگاه بنیاد، هدف بنیاد و داراییهای بنیاد
در کشور آلمان، خیریه بهصورت قانونی تعریف نشده است و تنها با توجه به قوانین مالیاتی قابل تمایز است. درواقع بخش جداگانهای از قانون به خیریهها اختصاص داده نشده است.
مفهوم خیریه در بخشی با عنوان «اهداف ممتاز مالیاتی» در قانون مالی عمومی در ۱۸ پاراگراف بیان شده است. ازجمله وجوه تمایز سازمانهای خیریه و سازمانهای غیرانتفاعی غیر خیریه، امکان صدور رسید کسر مالیات برای اهداکنندگان است که انگیزه خیرین برای کمک به این سازمانها را افزایش میدهد.
کسر مالیات برای افراد نیکوکاری که در زمینههای پژوهش، هنر و کمک به افراد نیازمند کمک میکنند معادل حداکثر ۱۰درصد از درآمد مشمول مالیات آنها و برای افرادی که در سایر زمینهها کمک میکنند، معادل ۵درصد منظور شده است.
در کشور آلمان قوانین مجزایی برای امور خیریه و اوقاف در نظر گرفته نشده است؛ بلکه قوانین مربوط به این فعالیتها بهصورت کلی در فصلی تحت عنوان قوانین ممتاز مالیاتی در قانون مالی عمومی تدوین شده است و بر اساس این قانون سازمانهایی که یکی از اهداف منافع عمومی، خیرخواهانه و یا مذهبی را دنبال کنند، از پرداخت مالیات معاف خواهند بود.
بر اساس قانون مالی عمومی، لازم است سازمانهای خیریه علاوه بر منظور کردن اهداف ذکر شده، فعالیتهای خود را بدون نفع شخصی، متمرکز بر هدف و بهصورت مستقیم دنبال نمایند.
بدون نفع شخصی؛ به این صورت تعریف میشود که هدف غالب سودآوری و کسب منافع مالی نباشد، جبران خدمات نامعقول به کارمندان و اشخاص ثالث صورت نگیرد و همچنین اصل تعهد سرمایه پس از انحلال یا تغییر اهداف سازمان رعایت شود.
منظور از متمرکز بر هدف؛ دنبالکردن اهداف اساسنامه در تمام دوره عمر سازمان است، در غیر این صورت سازمان معافیت مالیاتی خود را از دست خواهد داد.
گزاره بهصورت مستقیم نیز به این موضوع اشاره دارد که سازمان میتواند برخی از فعالیتهای خود را به یک فرد حقیقی یا حقوقی دیگر اعم از خیریه یا غیر خیریه واگذار نماید، در این حالت مشکلی برای وضعیت معاف مالیاتی سازمان پیش نمیآید. این گونه فعالیتهای کمکی برای سازمان دیگر، بهعنوان فعالیتهای معاف از مالیات منظور نمیگردد.
موقوفات در کشور آلمان میتوانند یکی از اشکال حقوقی زیر را داشته باشند:
– انجمن
– بنیادهای وقفی
– شرکتهای با مسئولیت محدود
سه شکل حقوقی انجمن، بنیاد و شرکت با مسئولیت محدود، در مورد سازمانهای غیرانتفاعی و خیریهها قابل ثبت است.
تشکیل بنیاد باشخصیت حقوقی در فضای احسان و نیکوکاری آلمان
ایجاد یک بنیاد باشخصیت حقوقی، نیازمند یک عملیات وقفی و به رسمیت شناختن بنیاد از طرف مقامات دولتی اصلح ایالتی مربوط به محل استقرار بنیاد است. بنیاد در صورتی بهعنوان شخصیت حقوقی شناخته میشود که عملیات وقفی لازم را اجرا نماید و همچنین هدف بنیاد بلندمدت، پایدار و تضمین شده باشد و منافع عمومی را به خطر نیندازد.
مفاد قانون کشوری برای بنیادهای کلیسایی ساده است. همین امر با تغییرات مورد نیاز برای بنیادهایی که قانون کشوری برای آنها مانند قانون کلیساهاست، قابل اجراست.
انجمنها
مقررات انجمنهای ثبت شده در سطح فدرال و در قانون مدنی آلمان تنظیم میشود. این نهادها بهعنوان ائتلافی از چندین فرد حقیقی و حقوقی که بهصورت سازمانیافتهای در یک دوره زمانی معین و بهمنظور دستیابی به هدفی مشترک گرد هم آمده اند، تعریف شده است.
قانون مدنی آلمان بین انجمنهای ثبتشده غیرانتفاعی و انجمن اقتصادی با هدف تجارت تفاوت قائل میشود. بااینحال، نوع دوم انجمنهای ثبت شده، با بحث سازمانهای خیریه مرتبط نیست. انجمنهای ثبتشده غیرانتفاعی بیشترین شکل نهادهای فعال مدنی را تشکیل میدهند. چند صد هزار انجمن غیرانتفاعی در آلمان وجود دارد، اگرچه نهادهای خیریه بزرگتر به طور معمول به شکل بنیاد یا شرکتهای با مسئولیت محدود وجود دارند.
در آلمان نهاد کنترلکننده بیرونی برای انجمنها وجود ندارد، تفکر اصلی در پشت عدم وجود نهاد کنترلکننده بیرونی این اصل است که اعضا در مجمع عمومی شرکت میکنند و در اصول تصمیمگیری مشارکت مینمایند؛ علاوه بر این، انجمنها بهعنوان یکی از اشکال حقوقی برای فعالیتهای پیچیده اقتصادی در نظر گرفته نشدهاند. با توجه به ساختار باز شکل حقوقی انجمنها، درصورتیکه یک سازمان اعضای زیادی داشته باشد و تغییرات مکرر در آن انتظار رود، این شکل حقوقی پیشنهاد میشود.
انجمنها همچنین میتوانند بدون شخصیت حقوقی و با عنوان انجمنهای ثبت نشده وجود داشته باشند، انجمنهای ثبت نشده در اکثر مواقع از طرف احزاب سیاسی استفاده میشوند.
بنیادها
نهاد خیریه همچنین میتواند در قالب بنیاد فعالیت نماید، در قانون مدنی آلمان تعریف حقوقی برای بنیادها وجود ندارد. بااینحال، نهادها با ویژگیهای زیر شناخته میشوند: عدم وجود هرگونه سهامدار، تداوم هدف بنیاد و همچنین نیاز به داشتن اموال وقفی.بر اساس بند ۸۰ تا ۸۸ قانون مدنی آلمان، بنیاد، شخصیت حقوقی است که توسط مرجع دارای صلاحیت در دولت به رسمیت شناخته میشود.
مقامات باید تشخیص دهند که اعلامیه بنیاد شامل ملزومات قانونی مانند، قطعی بودن نام، محل سکونت، هدف، داراییها و ساختار سازمانی باشد و هدف بهصورت دائم دنبال خواهد شد و از منافع عمومی تخطی نخواهد کرد. حدود ۲ تا ۴ هفته زمان میبرد که یک بنیاد به رسمیت شناخته شود، قبل از فرآیند به رسمیت شناخته شدن بنیاد، نهاد ناظر بررسی خواهد کرد که پیشنویس ارائه شده ملزومات قانونی را رعایت میکند و یا نیاز به شفافسازی دارد.
اگرچه بر اساس قانون، سرمایه حداقلی برای تاسیس بنیاد در نظر گرفته نشده است، اما مقامات ناظر بنیادها، بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار یورو، بسته به هدف موردنظر، درخواست میکنند. به دلیل آنکه در قانون آلمان هر دو نوع بنیادهای با منافع عمومی و اهداف خصوصی وجود دارد، لازم به ذکر است که بنیادهای باهدف خصوصی معاف از مالیات نیستند. قانون فدرال آلمان که در قانون مدنی آورده شده است با قانون ۱۶ ایالت که با مسائلی همچون نظارت دولت ایالتی همراه است، تکمیل شده است.
سایر اشکال حقوقی سازمانها نیز همچون انجمنها، شرکتهای سهامی و شرکتهای با مسئولیت محدود میتوانند عنوان بنیاد را همراه خود داشته باشند.اگرچه بنیاد از دیدگاه قانون مالیاتی با حقوق ویژه و کسر مالیاتی تنها به بنیادهای اشاره شده در بند ۸۰ قانون مدنی آلمان و بنیادهای غیرمستقل اطلاق میشود.
شرکتها
شکل دیگر خیریهها، شرکت بهویژه شرکت با مسئولیت محدود است، شرکت با مسئولیت محدود یک شخصیت حقوقی است و فقط در قبال تعهدات خود نسبت به اشخاص ثالث مسئول است. شرکت با مسئولیت محدود میتواند بهمنظور تحقق هر هدفی که در قانون مجاز شمرده شده است، تاسیس شود.
ملزومات خاصی در قانون مدنی که اجرای آنها توسط شرکتهای خیریه ضروری باشد، وجود ندارد، درحالیکه قانون ممتاز مالیاتی تنها در صورتی اعمال میشود که هدف و سازمان بر اساس مقررات قانون مالیاتی تنظیم شده باشد. با توجه به ساختار بسیار منعطف شرکتهای با مسئولیت محدود، این شکل حقوقی به طور معمول برای نهادهای خیریه استفاده میشود. همچنین، با توجه به تقاضای محضری تخصیص سهام، شرکت با مسئولیت محدود آلمانی درصورتیکه بهمنظور ثبات در عضویت باشد، توصیه میشود.
بنیادها منوط به نظارت مداوم از طرف ارگانهای اداری از ۱۶ ایالت فدرال هستند و تصمیم در مورد به رسمیت شناختن آنها نیز توسط همین ارگانها گرفته میشود. نهاد نظارتی ایالتی، بر بنیاد نظارت میکند و قدرت این را دارد که بدون دستور دادگاه، اجرای قوانین در بنیادها را کنترل کند. یکی از مهمترین وظایف نهاد نظارتی ایالتی این است که از اجرای هدف اصلی بنیانگذار اطمینان حاصل نماید.
هیچکدام از تصمیمات اعضای هیات مدیره نباید باهدف بنیانگذار که در اساسنامه ذکرشده است در تضاد باشد؛ بنابراین، مقام ناظر ایالتی تنها میتواند بر رعایت ملزومات قانونی و تحقق اهداف اساسنامه بنیادها نظارت کند. درواقع مقام ناظر ایالتی اجازه تصمیمگیری برای مدیریت بنیاد را ندارد. همه سازمانهای معاف از مالیات در هر شکل حقوقی مانند انجمن، بنیاد و شرکت خیریه توسط مقامات مالیاتی محلی نظارت میشوند.
فعالیتهای مجاز توسط سازمانهای خیریه
خیریهها مجاز به ایجاد کمپینهای جمعآوری کمک مالی هستند. اگرچه مقررات خاصی در این زمینه وجود ندارد، با توجه به قانون بند ۵۵ قانون مالی عمومی هزینههای غیرمعقول ممکن است پرداخت معاف از مالیات سازمان را به مخاطره اندازد.
سازمانهای با اهداف ممتاز مالیاتی ممکن است نسبت به فعالیتهای اقتصادی مبادرت کنند، درصورتیکه اهداف اصولی آنها فعالیتهای بازرگانی نباشد و این فعالیتها برای دنبالکردن اهداف خیریه ضروری باشند و آسیبی به فعالیتهای غیرانتفاعی سازمان نرساند، مشمول مالیات نمیشود برای مثال، مدرسه مهندسی مشمول این اصل میشود زیرا بهطورکلی با سازمانهای انتفاعی رقابت نمیکند، اما سازمان دفع زباله مشمول این اصل نمیشود، زیرا برای شرکتهای رقیب آن بازاری وجود دارد.
در مقابل فعالیت کسبوکارهای نامرتبط درصورتیکه گردش مالی آنها بیش از ۳۵۰۰۰ یورو باشد، مشمول مالیات میشود. اگر فعالیتهای یک کسبوکار خیلی رشد کند، خیریهها به طور معمول بخشی از فعالیتهایشان را به بخش انتفاعی برونسپاری میکنند.
سازمانهایی که اهداف ممتاز مالیاتی را دنبال میکنند نباید هیچکدام از داراییهای خود را برای منافع مستقیم یا غیرمستقیم احزاب سیاسی صرف نمایند. بااینحال، آموزش سیاسی و حمایت از توسعه دموکراسی هر دو ازجمله اهداف خیریه به شمار میروند.
همچنین این سازمانها میتوانند در سیاستهایی که مربوط به اهداف آنهاست اظهارنظر نمایند، در این راستا سازمانها مجاز به برقراری ارتباط با قانونگذاران درباره قوانین پیشنهادی هستند بدون آنکه امتیاز معافیت مالیاتی خود را از دست دهند.
بر اساس بند ۵۵ قانون، یک سازمان خیریه میتواند از منابع مالی خود، در جهت اهداف ممتاز مالیاتی ذکرشده، استفاده نماید.
استفاده از منابع مالی برای خرید یا تولید داراییهایی که مشمول اهداف خیریه هستند، خود بهعنوان اهداف ممتاز مالیاتی منظور میشوند. لازم است، منابع مالی برای اهداف ممتاز مالیاتی ذکرشده تا پایان سال یا سال مالی، انجام شود، در این صورت، قانون مالیاتی نیز معافیت را اعطا میکند.
مهمترین مزایا و معایب فعالیت بهعنوان نهاد خیریه در آلمان
مزایای مالیاتی برای سازمانهای فعال در حوزه احسان و نیکوکاری آلمان، بهمنظور ایجاد انگیزه و حس احترام نسبت به تعهد اجتماعی داوطلبانه با ابزار مالیاتی در نظر گرفته شده است. با فراهم شدن سهم کمکها در جامعه، سازمانهای خصوصی بار سنگینی را در زمینه اجتماعی از دوش دولت برداشتهاند.
به همین دلیل، دولت نیز منافع خود را با تشویق این تعامل خصوصی دنبال میکند. مزایای مالیاتی برای مشارکت اجتماعی میتواند برای هر دو طرف یک وضعیت برد – برد ایجاد کند. علاوه بر این از دیدگاه بینالمللی، حمایت از پروژههای اجتماعی و سازمانهای غیرانتفاعی بهصورت مثبت بر دولت و آگاهی از مسئولیت اجتماعی خود اثرگذار خواهد بود.
مزایا
علاوه بر جنبههای ممتاز مالیاتی برای سـازمانهای غیرانتفاعی، مزایای دیگری همچون معافیت و یا کسر از برخی عوارض برای این سازمانها در نظر گرفته شده است. همچنین، مدیریت یک سازمان معاف از مالیات روش سادهتری برای دستیابی به یارانههای عمومی و یا استفاده از ساختمانهای عمومی است. در روابط حقوقی از سازمان خیریه بهعنوان یک نوع مهر تایید برای تخصیص منابع عمومی کنترل شده یاد میشود.
مزایا برای اهداکنندگان
قانون مالیات بر درآمد و قانون مالیات درآمد شرکتی مزایای ویژه مالیاتی به افراد خیر اعطا میکند. اهداکنندگان حقیقی و حقوقی مزایای مالیاتی مشابهی را برای امور خیریه خود دریافت میکنند. آنها میتوانند میزان کمک اهدایی خود را از درآمد قبل از مالیات خود تا ۲۰درصد کسر کنند. علاوه بر این وارثان دارایی تا زمانی که به مؤسسات خیریه کمک میکنند، از مالیات هدیه و ارث معاف هستند.
بااینحال، نمیتوان مالیات هدایا و ارث را بهصورت همزمان با مالیات درآمد کاهش داد، درواقع اهداکنندگان باید تصمیم به انتخاب یکی از این مزایا بگیرند.
معایب
نقطهضعف اصلی برای سازمانهای خیریه مشکل در انصراف دادن از فعالیت خیریه است. در صورت خروج، موسسه خیریه مشمول مالیات برای ۱۰ سال گذشته است که در عمل در اکثر موارد غیرممکن است.
همچنین سطح دستمزد مدیران و کارکنان سازمانهای خیریه پایینتر از افراد همتراز خود در سازمانهای مشابه انتفاعی است.
انواع کنشگران فعال در حوزه وقف و امور خیریه
یک سیاستگذار نهادی است که برنامههایی که باید از طرف دولت، کسبوکارها و … دنبال شود را تعیین میکند.
سیاستگذاری بهصورت فرآیندی تعریف شده است که بهواسطه آن دولت بهمنظور ارائه پیامد تغییرات مطلوب در دنیای واقعی، چشمانداز سیاسی خود را به برنامه و عمل تبدیل میکند؛ لذا سیاستگذاری، کارکرد اصلی هر دولت است. بهطورکلی، سیاست میتواند شکلهای مختلفی به خود بگیرد مانند سیاستهای غیر مداخلهای، تنظیم، تشویق تغییرات داوطلبانه مانند کمکهای مالی و ارائه خدمات عمومی.
بر این اساس نهادهای سیاستگذار در حوزه احسان و نیکوکاری در کشور آلمان عبارتاند از: پارلمان که شامل مجمع فدرال و مجلس فدرال است، وزارت فدرال امور مالی، وزارت امور خارجه، وزارت فدرال همکاری و توسعه اقتصادی و قوه قضاییه
تنظیم مجموعه گوناگونی از ابزارها است که بهواسطه آن دولت نیازمندیهای شرکتها و مردم را تنظیم میکند. کارکردهای تنظیمگر بنا به دلایل گوناگونی به وجود آمدهاند از جمله:
تعیین حقوق و مسئولیتهای هر یک از موجودیتهای جامعه بهمنظور تحقق اهداف توسعه پایدار، تنظیم استانداردهای صنعتی، جمعآوری مالیاتها و دیگر درآمدها و …
بر این اساس نهادهای تنظیمگر، در حوزه وقف و امور خیریه در کشور آلمان عبارتاند از: پارلمان که شامل مجمع فدرال و مجلس فدرال است، وزارت فدرال امور مالی، وزارت امور خارجه، وزارت فدرال همکاری و توسعه اقتصادی و قوه قضاییه
در هر ناحیه یک دادگاه محلی وجود دارد؛ وظایف این دادگاهها عبارت است از: رسیدگی به تخلفات: مانند رانندگی در حال مستی، شهادت نادرست، رسیدگی به ثبت شرکتها و انجمنها و تعاونیها
اهمیت دادگاههای محلی از این منظر است که سازمانهای خیریه نیازمند ثبت حقوقی در این ارگان هستند.
سازمانهای فعال در موضوع احسان و نیکوکاری آلمان برای تایید عنوان خیریه نیازمند تایید اداره مالیات محلی و درنهایت دادگاه محلی هستند؛ پس از ثبت، این سازمانها سالانه از طرف ادارات مالیاتی محلی کنترل میشوند و در صورت انحراف از اهداف ذکرشده در اساسنامه عنوان خیریه از آنها گرفته میشود و مالیاتهای گذشته نیز از آنها دریافت میشود.
این موسسه در سال ۱۸۹۳ در شهر برلین با هدف میانجیگری بین افرادی که نیاز به کمک دارند و افراد خیر، ایجاد شد تامین مالی موسسه از طریق افراد خیر ۴۵% و درآمدهای موسسه ۵۵% است. از سال ۱۹۰۶ تا به امروز، حدود ۲۰۰۰ موسسه خیریه، با هدف کمک به نیازمندان در آرشیو موسسه مستند شدهاند، بهاینترتیب امکان ارزیابی برای خیرین فراهم میشود.
علاوه بر این از سال ۱۹۹۲، بهمنظور اعتباربخشی به موسساتی که درخواست کمکهای مالی فراملی داشتند، نشان مخصوص موسسه مرکزی مسائل اجتماعی آلمان طراحی شد که با توجه به استانداردهای خاص موسسه به سازمانهای خیریه حائز شرایط اهدا میشود. در حال حاضر ۲۲۶ موسسه خیریه نشان مخصوص را دریافت کردهاند. اهداف نشان مخصوص حمایت از خیرین، حفاظت از کمکهای اهدایی و حفاظت از درآمدها است. همچنین ازجمله سازمانهای مهمی که با توجه به نشان مخصوص این موسسه اقدام به تخصیص یارانه به سازمانها میکنند، میتوان به وزارت امور خارجه و وزارت فدرال توسعه و همکاری اقتصادی اشاره کرد.
سازمانهای محلی یا بینالمللی هستند که به طور معمول از طرف دولت سرمایهگذاری میشوند و هدف آن توسعه و بهبود بازار خدمات است. یک تسهیل گر، تامین کنندگان خدمات را از طریق انجام فعالیتهای خدماتی جدید، ارتقا تجارب مفید و ایجاد ظرفیت حمایت میکند. کارکردهای دیگر یک تسهیل گر شامل ارزیابی خارجی تاثیر تامینکنندگان خدمات، تضمین خدمات و حمایت برای محیط سیاسی بهتر است.
عمل تسهیل، کارکردی است که به طور معمول توسط سازمانهای توسعهگرا انجامشده و میتواند شامل سازمانهای غیردولتی و کارفرمایان و عاملهای دولتی باشد. علاوه بر موارد مذکور در حوزه وقف و امور خیریه فراهمآوردن بانک اطلاعاتی از مجموعه خیریهها و یا انجام خدمات مشاورهای برای موسسات خیریه نیز میتواند بهعنوان کارکردهای تسهیل کنندگان در نظر گرفت.
بر این اساس نهادهای تسهیلگر، در حوزه وقف و امور خیریه در کشور آلمان شامل:
موسسه مرکزی مسائل اجتماعی آلمان، بانک GLS، انجمن بنیادهای آلمانی است.
بانک GLS: این بانک در سال ۱۹۷۳ تاسیس شده است و خدماتی از جمله دریافت نکردن کارمزد بانکی از سازمانهای خیریه انجام میدهد، همچنین برای مشتریان این امکان وجود دارد که سود کمتری برای سپرده خود انتخاب نمایند و بانک مابقی سود بانکی آنها را در پروژههای خیریه سرمایهگذاری نماید.
اتحادیه بنیادهای آلمانی اش تیفتونن: این اتحادیه در سال ۱۹۴۸ تاسیس شد و از بزرگترین و قدیمیترین اتحادیه بنیادها در اروپاست. مطابق بخش اهداف ممتاز مالیاتی قانون مالی عمومی، این سازمان غیرانتفاعی است. اتحادیه بنیادهای آلمانی در حال حاضر حدود ۲۰۰۰۰ عضو دارد.
وزارت امور خارجه: ازجمله وظایف وزارت امور خارجه آلمان، ارائه کمکهای بشردوستانه در اسرع وقت و فارغ از بوروکراسیهای متداول، به سایر کشورهاست.
وزارت همکاری و توسعه اقتصادی: این وزارتخانه در سال ۱۹۶۱، با هدف تشویق توسعه اقتصادی داخلی و خارجی، در آلمان ایجاد شد. وزارت همکاری و توسعه اقتصادی، از ساختار متداول ارگانهای دولتی برخوردار نیست و بهمنظور اجرای پروژهها، از سازمانهایی با عنوان سازمانهای اجرایی استفاده میشود؛ این سازمانها با آژانسهای اجرایی موجود در کشور مدنظر که از طرف دولت آن کشور برگزیده شدهاند، همکاری مینمایند. اهداف این وزارتخانه در راستای اهداف تنظیم شده در سند هزارهی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۰ است که عبارتاند از: کاهش فقر، ترویج عادلانه جهانیشدن و برقراری صلح.
چند نهاد فعال در حوزه احسان و نیکوکاری در آلمان
انجمن بنیانگذاران سیستم علم آلمان: این انجمن در سال ۱۹۲۰ تاسیس شد و در حال حاضر اعضا زیادی دارد که بیشتر اعضا آن شرکتهای خصوصی هستند. تامین مالی انجمن از طریق کمکهای سالانه و مشارکت اعضا صورت میگیرد. ماموریت اصلی این انجمن ترویج علم و تکنولوژی در حوزه آموزش و پژوهش و تقویت بنیادهای غیرانتفاعی در دنیا تعریف شده است.
موسسه می سناتا: این موسسه در سال ۱۹۹۷ تاسیس شد و ماموریت آن ترویج دانش در حوزه جامعه مدنی و کمکهای بشردوستانه از طریق پژوهشهای آکادمیک، مستندسازی و تبادل اطلاعات بین رهبران این رشته است. این موسسه به برگزاری دورههای آموزشی و انجام مشاورههای مدیریتی برای سازمانهای خیریه میپردازد.
انجمن کاریتاس: در ۹ نوامبر ۱۸۹۷ بهوسیله لورنز ورتمن، یک کشیش کاتولیک تاسیس شد. این انجمن در حال حاضر بزرگترین انجمن رفاهی در کشور آلمان است؛ این انجمن سالانه، از حدود ۱۱ میلیون نفر در برابر مشکلات اجتماعی و موقعیتهای دشوار پشتیبانی میکند. مهمترین اهداف این انجمن، حفظ کرامت انسانها، زندگی بهتر افراد در سراسر دنیا صرفنظر از مرزهای جغرافیایی و نژادی و برقراری حداقل استانداردهای اجتماعی و حقوق بشر در دنیا است.
برای این منظور کاریتاس از سازمانهای مستقل محلی حمایت میکند و پس از شناسایی بازیگران در سطوح گوناگون و معرفی نقش هرکدام، نگاشت نهادی مربوط به آنان ترسیم شده است که به درک بهتر جایگاه هر یک از بازیگران و ارتباطات فیمابین آنان کمک میکند.
پس از بررسی نهایی قوانین و ساختار کشور آلمان میتوان به این نتیجه رسید که کشور آلمان دارای ساختار منسجم و منحصر برای وقف و امور خیریه نیست، بلکه قوانین و نظارت بر نهادهای فعال در بخش احسان و نیکوکاری از طریق همان نهادهای ناظر سایر سازمانها و بهمنظور کنترل رعایت اهداف ذکر شده در اساسنامه است. همچنین قوانین حاکم بر بنیادها و سازمانهای خیریه قانون مالی عمومی است که این نهادها را در صورت رعایت مواد این قانون، معاف از مالیات میشناسد.
جدیدترین خبرهای اکوسیستم نیکوکاری را در مجله آگاپه دنبال کنید
نظرات