یکی از چالشهای مطرح شده در ارتباط با موسسات مردم نهاد، مدیریت سنتی و غیرعلمی است. مطالعات انجام شده در کشورهای مختلف و بررسی تفاوت نوع مدیریت در سازمانهای خصوصی، دولتی و مردمنهاد نشان میدهد که موضوع مدیریت در سازمانهای مردم نهاد موضوع پیچیدهای است و بحثهای زیادی در رابطه با آن وجود دارد.
در این مطلب به برخی جنبههای مرتبط با این موضوع پرداخته میشود.
لازم به ذکر است که در این متن مفهوم مدیریت، مدیریت سازمانی به شکل
فرآیندی که در سازمانهای خصوصی و تجاری و دولتی اجرا میشود، اشاره دارد.
در رابطه با موضوع مدیریت بهصورت کلی و در تمام سازمانها بحثها و نظرات گوناگونی وجود دارد.
به دلیل وجود ویژگیهای خاص مربوط به سازمانهای مردمنهاد موضوع مدیریت این سازمانها از قدری پیچیدگی برخوردار است و دیدگاههای متفاوتی در رابطه با آن وجود دارد در این متن به بررسی این موارد پرداخته میشود.
تعریف مدیریت
مدیریت بهعنوان یک علم منطقی در نظر گرفته شده است که در آن میتوان با تلاش برای به کار گیری روشهای درست در ساختارها و فرآیندها، پیشرفتهایی در بهرهوری ایجاد کرد.
ایدههای اولیه علوم مدیریت بر پایه اصول تفکر نظامی و مهندسی بوده است و دیدگاهی از مدیریت را به وجود میآورد که عمدتا مربوط به برنامهریزی، سازماندهی، فرماندهی، هماهنگی و کنترل است.
ویژگی سازمانهای مردم نهاد بهعنوان زیرمجموعهای از بخش سوم
سازمانهای غیردولتی توسعه در اواخر دهه ۱۹۸۰ به شهرت رسیدند و در ابتدا بهعنوان بازیگران مهم جدید سازمانی با قدرت بالقوه تحول آمیز برای تغییر سیاست و عمل توسعه مورد توجه قرار گرفتند.
سازمانهای غیردولتی میتوانند با خدمات مورد نیاز خود به فقیرترین افراد خدماتی ارائه دهند، نابرابریهای ساختاری را از طریق اقدام و حمایت از طرف شهروندان به چالش بکشند و راهحل جدیدی برای مشکلات دیرینه توسعه به دست آورند.
دلایل عدم استفاده از علم مدیریت در سازمانهای مردم نهاد
سازمانهای غیردولتی و مردم نهاد از نظر ساختار، جهتگیری و بهرهبرداری بسیار متفاوت هستند.
ازاینرو دلایل مختلفی برای تفاوت در مدیریت این سازمانها وجود دارد که باعث میشود از حرکت به سمت مدیریت های موجود در سایر سازمانها اجتناب کنند.
برخی دلایل کلی مطرح شده به عوامل مالی، ایدئولوژیک و عملی اشاره میکنند. در زیر به برخی از این موارد اشاره میشود.
جهتگیری، فرم و ساختار سازمانهای مردم نهاد ایجاد بینش کلی در رابطه با مدیریت را دشوار میکنند.
زمانی که این سازمانها از گروههای غیررسمی کوچک تشکیل میشوند با تفکر حاکم بر مدیریت در سایر سازمانها، زمینه مشترک زیادی پیدا نمیشود.
در سازمانهای مردم نهاد هدف بسیج کردن افراد برای انجام کارهای انساندوستانه و اخلاقی است به همین دلیل در بیشتر موارد مدیریت در این سازمانها یک امر غیرضروری در نظر گرفته میشود.
انواع فرماندهی و کنترل ناشی از تفکر مدیریتی برای برخی از انواع کار سازمانهای غیردولتی مانند امداد بشردوستانه و کار اضطراری در زمینه بلایای طبیعی و جایی که تدارکات نقش اساسی دارند مهم است.
برای بسیاری از سازمانهای مردم نهاد این نوع از رویکردها برخلاف ارزشهایی است که سازمان در نظر دارد.
بنابراین مشارکت و مشورت را ترجیح میدهد و اعتقاد دارند این گونه مدیریت فاقد انعطافپذیری و ظرافت مورد نیاز شرایط پیچیدهای که سازمانهای غیردولتی در آن فعالیت میکنند است.
یکی دیگر از دلایل مطرح شده دلایل ایدئولوژیک است، در بسیاری از سازمانهای مردمنهاد افرادی که برای ایجاد سازمان قدم برداشتهاند از نظر ایدئولوژیکی با نوع مدیریت در سازمانهای دیگر مخالف هستند بنابراین از الگو برداری از آنها اجتناب میکنند.
مشکل هزینههای سربار مسئله دیگری است که میتواند به تضعیف مدیریت منجر شود.
فشارهای دولتی و عمومی قابلتوجهی بر سازمانهای مردمنهاد برای استفاده از بودجه خود در وهله اول برای کار با افراد نیازمند وجود دارد و اینکه برای مدیریت اصلی هزینه کنند خوشایند نیست.
برخی سازمانهای غیردولتی بهصورت غیررسمی شروع به فعالیت میکنند در نتیجه مدیریت برای آنها بهصورت موقت و غیررسمی تعریف میشود.
در بعضی مواقع فرآیند مدیریت با منطق زیاد همراه است که ممکن است باانگیزه تشکیل سازمانهای مردمنهاد در تضاد باشد.
عدم تمایل بیشتر سازمانهای مردمی به بازجویی از سازمان آنها در رابطه با ترتیبات مدیریتی
نگرانی این سازمانها در برابر تبلیغات نامطلوب آسیبپذیر از طرف برخی مخالفان
مدیران مطمئن نیستند که تا چه میزان و در چه سطحی باید با موضوع درگیر شوند
مدیریت را بهعنوان یک حواسپرتی از کارهایی که قرار بود سازمانهای مردمنهاد انجام دهند در نظر میگیرند.
با توجه به اهداف این سازمانها، یک نگرانی در مورد مدیرت وجود دارد و آن مدیریت تجاری است که این امر نهتنها باعث تمرکز بر امور مالی و تبدیل آن به خط مقدم میشود، بلکه مجموعهای از ابزارها و تکنیکها را نیز به ارمغان میآورد که بسیاری احساس میکنند برای جهان نامناسب است.
تفاوت مدیریت سازمانهای مردم نهاد با سایر سازمانها
بین سازمانهای مردمی و دیگر سازمانها در اهداف، چارت سازمانی، روش کاری و شرایط تفاوتهایی وجود دارد که در این قسمت به برخی از آنها اشاره میشود.
- هیچ ارتباط مشخصی بین تامینکننده وجوه و کاربران خدمات وجود ندارد.
- لزوم حفظ چشمانداز ارزشهای بنیادی سازمان
- مشکلات در نظارت بر عملکرد سازمانی
- مشکلات مدیریت با پذیرش چندین مسئولیت
- لزوم ایجاد ساختارهای مدیریتی پیچیده بهمنظور تعادل چند ذینفع
- تعارض بین کار داوطلبانه و حرفهای بودن
دیدگاهها در مورد مدیریت در سازمانهای مردم نهاد
در رابطه با مدیریت سازمانهای مردمنهاد چند دیدگاه وجود دارد که در این قسمت به آنها پرداخته میشود.
- دیدگاه مدیریت عمومی است که فرض میکند «مدیریت، مدیریت است» و سازمانهای غیردولتی توسعه باید بهسادگی مدیریت خود را با استفاده از تفکر اصلی در کسبوکار تقویت و بهبود بخشند.
- دیدگاه تطبیقی مدیریت سازمانهای مردمنهاد که در آن استدلال میشود مدیریت در این سازمانها نیاز به اقتباس با توجه به ارزش، ساختار و فرهنگ متمایز دارد و نمیتوان آن را به روش سادهای اعمال کرد.
- این دیدگاه به مدیریت متفاوتی برای این سازمانها اعتقاد دارد و بیشتر به بحث و گفتگو برای دیدگاه کاملا متمایز و متفاوت برای سازمانهای مردمنهاد میپردازد.
هم چنین دو دیدگاه کلی در رابطه با مدیریت در سازمانهای مردم نهاد مطرح میشود که عبارتاند از:
- سیستمهای کنترلی و گرایش به مدیریت حرفهای میتوانند به ارزشها و خلاقیتهای این سازمانها صدمه بزند.
- سازمانهای مردمنهاد میتوانند به شیوههای جدید و جایگزین مدیریتی مانند توانمندسازی، مشارکت و موارد مشابه دیگر روی آورند و از آنها بهرهمند شوند.
دلایل ضرورت توجه به موضوع مدیریت در سازمانهای مردم نهاد
سازمانهای مردمنهاد مشغول انجام یکی از سه کار اساسی هستند که باید مدیریت شوند. این موارد را میتوان بهصورت خلاصه بیان کرد که عبارتاند از:
- ارائه خدمات جدید یا بهبودیافته به بخشهای مورد نیاز در جامعه
- تلاش برای تحلیل روندهای تحولات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در سطح جامعه، گروهها یا افراد از طریق حمایت، آموزش و …
- ایجاد روابطی که از طریق مشارکتها، ائتلافها و شبکهها باعث ایجاد همافزایی بین گروهها و ابتکارات مختلف میشود.
مفاهیم اصلی که به مدیریت نیاز دارند را میتوان در مواردی مانند:
حاکمیت، منابع انسانی، منابع مالی، ماموریت، روابط خارجی و … خلاصه کرد.
پاسخ مناسب به چالشهای موجود در این موارد به دانش خاصی درباره سازمانهای غیردولتی
نیاز دارد که با سایر روشهای مدیریتی بسیار متفاوت است.
هم چنین موارد دیگری که در رابطه با مدیریت در سازمانهای مردمنهاد مطرح میشود شامل مواردی مانند؛ درک بهتر مسائل مرتبط با بودجه و پرسنل، تحلیل بازار، چارچوب حقوقی و محیطی که در آن فعالیت میکنند و نیاز به دانش مناسب در حوزههای چگونگی حفظ روابط، سیستمهای اطلاعاتی و دارایی میشود.
مدیریت پیشنهادی برای سازمانهای مردم نهاد
برخی نهادهای فراملی با فعالیتهای بینالمللی که از سازمانهای غیردولتی با گروههای مختلف از بازیگران سازمانی که هر یک دارای ارزشها، انگیزهها و حوزههای مختلف هستند، به دنبال ایجاد شبکههایی بر اساس مذاکره هنجارها و معانی مشترک هستند تا بتوانند اقدامات مشترک را انجام دهند.
همه اینها باعث میشود مدیریت سازمانهای مردمنهاد موضوعی بسیار پیچیده باشد.
درک روابط بین سازمانهای غیردولتی و مطالعات مدیریتی نیاز به تلفیق ایدهها از زمینههای مختلف تحقیق و عمل، مدیریت تجارت، مدیریت عمومی، مدیریت توسعه و مدیریت بخش سوم دارد که انجام این کار برای ارائه پیشنهاد در رابطه با مدیریت مناسب برای این سازمانها به تحقیقات گستردهای نیاز دارد.
موسسه مهر هوشمند با برند آگاپه بهعنوان یک سازمان مردمنهاد و با داشتن دغدغه هر چهبهتر شدن فضای نیکوکاری در کشور به ارائه خدمات مختلفی به موسسات خیریه و نیکوکاری میپردازد به این امید که موسسات با بهرهمندی از این خدمات به مدیریت هر چهبهتر سازمان خود بپردازند و شاهد موفقیتهای بیشتری در این زمینه باشند.
جمعبندی
موضوع مدیریت یکی از موضوعات مهم در هر سازمانی محسوب میشود و انتخاب
مسیرها و فرآیندهای مدیریتی مناسب میتوانند به موفقیت هر چه بیشتر سازمان کمک کنند.
موسسات خیریه و نیکوکاری نیز بهعنوان یک سازمان نیاز به مدیریت برای هماهنگی هر چه بیشتر در امور دارند.
البته با توجه به موارد مطرح شده در این متن تا کنون روشهای مخصوص
مدیریتی برای سازمان های مردم نهاد در سطح دنیا مطرح نشده است.
اما به نظر میرسد با توجه به تمام این موارد اطلاع از فرآیندهای مدیریتی و تعدیل و استفاده از
آنها بر اساس نیاز موسسات میتواند بهعنوان یک پیشنهاد برای موفقیت هر چه بیشتر موسسات
خیریه و نیکوکاری مطرح شود.
نظرات